حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران در آستانه آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی طی حکمی علاوه بر انتصاب سه عضو حقوقی جدید، راهبردهای اصلی شورا و حوزه فرهنگ را تعیین کردند.
«جوان مؤمن انقلابی» یکی از کلیدواژههای مهم حکم رهبر انقلاب برای آغاز دوره جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در تفسیر آن حجتالاسلام علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی میگوید: جوان مؤمن انقلابی نزدیکی به هویت انقلابی مطرح شده توسط ما در پژوهشکده دارد. ویژگیهای فرهنگ انقلابی و هویت انقلابی چیست؟ بنده 13 مؤلفه را برای هویت فرهنگی درنظر گرفتم. هویت و فرهنگ انقلابی و ویژگیهای جامعه انقلابی کاملاً با هم قرابت دارند.
* آقای ذوعلم! نخستین نکتهای که درباره حکم اخیر رهبری در دور جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی به ذهن شما میرسد، چیست؟
-پیام رهبری به نوعی مؤید دغدغهها و مطالعات متراکمی است که درسالهای اخیر نخبگان عرصه فرهنگ و کسانی که در زمینه فرهنگی دارای دیدگاه و نظر هستند، مطرح میکردند و متأسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره آنها خیلی حساسیتی نشان نمیداد، در واقع این پیام رهبری یک پاسخ مثبتی درمورد نقدهایی که نسبت به شورای عالی انقلاب فرهنگی وجود داشته و همین نقدها در این پیام به نحو بسیار عمیقی مطرح شده است.
بنابراین این پیام مجموعهای از مطالبات جامعه درمورد مسائل سیاستگذاری فرهنگی را یک جا به شورا یادآوری کرده است هفت موردی که دراین پیام مطرح شده که البته دو مورد ابتدایی آن درباره بحث خود شورا و فرآیندها و سازوکارهایی که درباره مدیریت شورا باید به وجود بیاید تا این شورا را کارآمد بکند، است.
*بنابراین در این راستا به تحول و بازنگری اساسی نیاز داریم؟
-بله دقیقاً زمانی که رهبری درباره تشکیل منظم و به موقع جلسات شورای عالی تأکید میکنند یا حضور فعال با مطالعه اعضا را مدنظر قرار میدهند بدین معناست که در حال حاضر شورای عالی از این جهات دارای آسیبهای مهمی است، من هم تأکید میکنم که نتیجه این پیام باید یک نوع تحول و بازنگری اساسی در سازوکارهای مدیریتی شورا باشد و خود شورای عالی انقلاب فرهنگی این بحث را به نحوی مطرح کند و از اندیشهها و پیشنهادات نخبگان فرهنگی و دستگاهها و صاحبنظران استفاده بکند.
اگر چه اعضای شورای عالی تعداد معدود و محدودی هستند که طبعاً بیش از این یک شورا کشش ندارد، ولی این بدین معنا نیست که کسانی که درباره سیاستهای فرهنگی صاحب نظر هستند، همین تعداد محدود هستند مراکز دانشگاهی و حوزوی و پژوهشی ما و حتی نخبگان و کارشناسان دستگاههای فرهنگی ما باید در فرآیند تصمیم سازیها مشارکت بیشتری داشته باشند.
اینکه شورای عالی هر دو هفته یک بار جلسهای داشته باشد که آن هم غالباً به مباحث روزمره و اجرایی اختصاص یابد، به هیچ وجه کافی نیست شاید تشکیل یک هیئت رییسه فعال برای شورای عالی نه تنها مرکب از رؤسای سه قوه باشد بلکه دو یا سه نفر اعضای فعال دیگر به انتخاب اعضای شورا هم داشته باشد ، که این هیئت رئیسه چند نفره بتواند مدیریتی در جهت بهره برداری بیشتر در زمینه ظرفیت شورا باشد.
لزوم تحول اساسی در روش و فرآیند مدیریتی شورای عالی انقلاب فرهنگی
*به نظر شما آیا با برپایی جلسات یکی ـ دو جلسهای شورای عالی میتوان تصمیمات عملیاتی در راستای فعالیتهای فرهنگی کشور گرفت؟
-خیر بحث تحول در نظام آموزشی یا نوسازی نظام دانشگاهی، تحول در آموزش و پرورش ، پیگیری نقشه مهندسی فرهنگی کشور و نقشه جامع علمی کشور کارهای بسیار وقت گیر است که در یکی ـ دو جلسه رسمی شورا نمیتوان بدان پرداخت. بنابراین تأکید من در این است که روش و فرآیند مدیریتی شورای عالی یک تحول اساسی نیازمند است و دراین زمینه همه اعضای شورای عالی باید وقت بگذارند و احساس مسولیت کنند شاید نیاز به روشها و سازوکارهای نو و بدیع است که این ظرفیت را به فعلیت تبدیل کند تا انشاءالله ما شاهد تحقق مباحثی که رهبری مطرح کردند، باشیم.
ادامه مطلب ...حجتالاسلام و المسلمین علی ذوعلم 16 آبان در سخنانی پیش از خطبههای این هفته نماز جمعه قم که در حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد با اشاره به موضوع مهم امر به معروف و نهی از منکر گفت: موضوع امر به معروف و نهی از منکر امر مهمی است که هر چه اصل آن توسعه یابد جامعه به سوی پیشرفت خواهد رفت.
وی بیان داشت: قیام امام حسین(ع) به منظور احیای امر به معروف و نهی از منکر بود و قیام امام بر اساس سه شاخصه عقلانیت، معنویت و عدالت بود که در راستای اصلاحگری بود.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ابراز داشت: امام حسین(ع) برای رسیدن به این سه محور اساسی با محوریت امر به معروف و نهی از منکر دست به قیام زدند که این برای ما درس بزرگی است.
ذوعلم با بیان اینکه باید موضوع امر به معروف و نهی از منکر ترویج شود گفت: آحاد جامعه در این زمینه مسئولیت دارند زیرا این وظیفه دینی است و البته امر به معروف و نهی از منکر آدابی دارد که باید طبق موازین اسلامی باشد.
وی گفت: کسی که میخواهد امر به معروف کند باید خودش اهل آن کار نباشد و بداند که با آداب امر به معروف و نهی منکر به تبلیغ دین بپردازد.
رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: امر به معروف و نهی از منکر با خشونت، اذیت و آزار و تحقیر دیگران فاصله دارد و هرگز امر به معروف این مسیرها را نمیرود.
ذوعلم تصریح کرد: کسی که آمر به معروف و ناهی از منکر است باید نسبت به مسائل مختلف آگاهی داشته باشد و با پرهزکاری و تقوا و با نرمی و صمیمیت به امر به معروف بپردازد.
وی با بیان اینکه باید امر به معروف با جدیت دنبال شود گفت: نهادها و دستگاهها باید در این زمینه تلاش جدی داشته باشند و از همه امکانات و ظرفیتها استفاده کنند.
پایان پیام/
حجت الاسلام علی ذو علم، رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی در نشست علمی «هویت انقلابی» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد، گفت: هویت انقلابی امری واقعی است و هویت امری عینی نه ذهنی است که اگر در بعد فردی یا اجتماعی تعریفی از خود نداشته باشد ممکن است ابهام هویتی به وجود آید.
رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی با برشمردن عناصر هویت انقلابی اظهار کرد: توحید ناب اسلامی، ولایت محوری، اجتهاد عملی، عقلانیت انقلابی، مردم گرایی یا خدمت به مردم، استکبار ستیزی، استقلال طلبی و عزت طلبی، آزاد اندیشی، پیشرفت گرایی و دفاع از مظلوم در راه حق از عناصر هویت انقلابی ما است.
حجت الاسلام ذو علم در بیان تفصیلی مطالب بالا گفت: تبیین عناصر مولفههای انقلابی ما چیزی جز تبیین عناصر اسلام ناب محمدی نیست، این هویت انقلابی بسترساز هویت توحیدی است که برترین نوع هویت است.
وی با بیان اینکه اسلام با اندیشهای فراتر از مرز در جوامع حضور پیدا میکند گفت: هویت انقلابی در کشور ما بر مبنای هویت اسلامی برپا شده است و بر مبنای اندیشه اسلامی و سرمایه ایرانی با هم هویت ملی ما را میسازد.
حجت الاسلام ذو علم بیان داشت: دست یابی به خود باوری انقلابی و تکریم هویت ملی منوط به این بحث انقلابی بودن با اسلامی بودن هم عرض هم نیستند همانگونه که مقام معظم رهبری نیز خود را انقلابی معرفی کردند، هویت ملی ما از ایرانی بودن و اسلامی بودن برخوردار است.
رییس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی با اشاره به اینکه هویت قابلیت رشد و ارتقا دارد، اظهار داشت: هویت قابلیت رشد و ارتقا یا تزلزل و انحطاط دارد که لازم است روی آن تاملات نظری داشته باشیم همانگونه که خودشناسی فردی در پیشرفت تاثیرگذار است خودشناسی جمعی و ملی نیز در پیشرفت و تقویت جامعه موثر است.
ادامه مطلب ...
در پروسه تحول علوم انسانی، قطعا ما در پی دستیابی به علمی متعالی و بالنده هستیم که بتواند جایگزین مطلوب و حتی فرامطلوبی برای علوم انسانی موجود باشد؛ این علمی که چشم انداز ما بوده و به دنبال آن هستیم، چه ماهیتی دارد و ویژگی های آن چیست؟
این علم، علم و معرفتی است که بتواند ظرفیت انسان را گسترش داده و به مرزهای خلافت الهی نزدیک گرداند؛ اگر غایت خلقت انسان، عبودیت و دست یابی به خلافت الهی است، این علم باید بتواند آن آرمان را فراهم کند.
عبودیت هم همان طور که در برخی روایات اشاره شده در حقیقت یک نوع دست یابی به مراتبی از ربوبیت است، یعنی قدرت تصرف در عالم تکوین و حقیقتا به خلافت الهی دست پیدا کردن که این امر به اذن الله و با توفیق الهی ومعرفت و عبودیت خدا به دست می آید. در حقیقت آن مقوِّم و جوهره اصلی این علم، از طرفی معرفت الله است و از طرف دیگر معرفت النفس که هر دو، دو روی یک سکه هستند و آن معرفت الحق است. این معرفت حق در واقع در همه عرصه های شناخت طبیعت، انسان ماورای طبیعت و ... می تواند ظهور و بروز داشته باشد و دیدن همه هستی به عنوان نشانه خدای متعال، - که این نشانه های آیات تکوینی هستند- و درک آن آیات تشریعی کلام خدا و وحی قرآن که منبع لایزال بی پایان، علم و معرفت است.
حجتالاسلام دکتر علی ذوعلم، رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، نیز بر این گفته فیاض مبنی بر حمایت از اصحاب فکر مهر تأیید میگذارد و به خبرنگار «ایران» میگوید: «در نگاه دینی، رشد علمی امری جدی است که جز از طریق کار جمعی، تبادل آرا و دیدگاهها و مباحثات عمیق و فکری محقق نخواهد شد. اینکه تاکنون چه میزان به این موضوع پرداخته شده است جای تأمل دارد و باید از طریق پژوهشهای واقعبینانه مورد بررسی قرار گیرد؛ به طوری که عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، ساختاری و... در این زمینه بررسی شود تا بتوان زمینههای توسعه آزاداندیشی و نظریهپردازی را فراهم و موانع آن را نیز برطرف کرد و در این راستا حمایت از صاحبان نظریه و اصحاب فکر امری مقدم است»
وی سه مؤلفه را در توسعه آزاد اندیشی مؤثر میداند؛ «یکی از مهمترین زمینهها برای رشد آزاداندیشی و توسعه کرسیهای نظریهپردازی، اصلاح ساز و کارها و تحول در بوروکراسی آموزشی و پژوهشیای است که در حال حاضر در نظام علمی ما وجود دارد.» این در حالی است که مانع بوروکراسی حاکم بر نظام آموزشی و پژوهشی اغلب از دید سیاستگذاران علمی کشور مغفول مانده است. به اعتقاد ذوعلم، این بوروکراسی مانعی نامشهود ولی بسیار مؤثر است که با حاکم کردن شاخصها و معیارهای کاملاً کمی و نیز غفلت از انگیزهها، کششهای معنوی و ناشی از روحیه پژوهشگری موجب شده است در فضای علمی و پژوهشی ما، به کارهای کمی و بعضاً سطحی روی آورده شود. در حالیکه مسائل مهم جامعه –بویژه در عرصه مباحث اجتماعی، تربیتی و معنوی- پیچیدگیهای خاصی وجود دارد که تنها با کار علمی عمیق و دشوار میتوان در طریق حل آنها گام نهاد.
بنابراین شناخت ابعاد و زوایای این بوروکراسی و نقد آن، همچنین عزم راسخ برای تحول در این بوروکراسی و اصلاح آن، موضوع مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد؛ اما متأسفانه از آنجایی که خود این مسأله هم دارای پیچیدگیهای خاصی است، ممکن است اساساً کمتر انگیزهای وجود داشته باشد که سراغ آن رفته و به آن بپردازیم. رئیس پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی مؤلفه دوم را به ضعف مدیریت نهادهای پژوهشی، علمی و آموزشی مربوط میداند و اینکه مدیریت این نهادها نیز از آن توانمندی عمیق و بویژه سعهصدری که مورد نیاز توسعه مقوله آزاد اندیشی و نظریهپردازی است کمتر برخوردار هستند؛ وی تصریح میکند: «البته ممکن است برخی از مدیران عالی ما تمایل به اشاعه این مقوله و حمایت از آن داشته باشند و حتی بر آن تأکید هم بگذارند؛ اما این تأکیدات و حمایتها تا زمانی که با روحیه و فرهنگ مدیریتی متناسب با خود همراه نشود، نمیتواند اثربخش باشد. به عنوان مثال، تا زمانی که رئیس یک مرکز آموزشی یا پژوهشی ما سعهصدر برای نقدپذیری و مشارکتپذیری همکاران علمی خود در هدایت آن مجموعه را نداشته باشد، از آن حداقل اخلاق علمی و توانمندی معنوی لازم برخوردار نخواهد بود؛ به گونهای که بتواند در آن فضا به برگزاری کرسیهای آزاد اندیشی، نظریهپردازی و شکلگیری مباحثات علمی جدی تن دهد.» در نتیجه اگر آستانه نقدپذیری در مدیران علمی ما محدود باشد، مانعی جدی بر سر راه آزاد اندیشی خواهیم داشت.
در بیان مؤلفه سوم، ذوعلم نگاه حاکمیتی صرف و از بالا به پایین به مقوله علم را مطرح و نقد میکند. وی با اظهار اینکه هر فردی در نظام علمی کشور ما - چه در حوزههای علمیه، دانشگاهها، و پژوهشگاهها - میتواند به فهمی از این مسائل رسیده و به نوبه خود در آن نقش ایفا کند، میافزاید: «نظریهپردازیهای کلان زمانی شکل میگیرد که ما در سطح میانی، زمینه اظهار نظر، بحث و گفتوگو را فراهم کرده باشیم؛ آزاد اندیشی زمانی در سطح ملی و کلان توسعه پیدا میکند که در سطح یک کلاس درس نیز مجالی برای اظهار نظر، پیشنهاد و مشارکت فکری فراهم باشد.»